باد در معماری

تاثیر باد در معماری

- هوا به دلیل اختلاف فشار جو حرکت می کند.

باد عامل تبادل

1- گرما2- رطوبت 3- انتقال ذرات 4- سرما

از نقطه ای به نقطه دیگر است و نقش مهمی در آسایش گرمایی خانه دارد.

- باد پدیده ای جوی همراه رحمت و زحمت است .

- بادبزن به جریان انداختن باد است. زمانی است که دمای محیط خنک تر از دمای بدن ما باشد. ( از نظر انتقال از طریق جابه جایی) .

- در روزهای سرد از هوای متحرک و باد دوری می جوییم.

- ارسطو:« سالم ترین شهرها آنهایی هستند که برفراز زمینی با شیب متمایل به شرق بنا شوند تا از مزایای نسیم صبح بهره مند باشد.»

-ویتوریوس:«بادهای سرد مطبوع نیست بادهای گرم مستی آفرین اند و بادهای مرطوب ناسالم اند .» باید امتداد خیابان ها وکوچه های داخل صار شهر بر مرز مشترک رو به بادقرار گیرند.

در غیر این صورت باد پس از ورود به کوچه ها توفنده می شود.

دو پرسش مهم

1-   آیا هنوز می توان از آسایش باد استفاده کرد؟

2-   آیا راه حل های جوامع گذشته کارکرد دارد؟

توضیح:1- محدودیت انرژی فسیلی    2- خطر فروپاشی نظام طبیعی

موضوع معماری همساز با اقلیم است.

-        راه حل های گذشته را باید مناسب سازی نمود چون خواستها عوض شهد .

-    یکی از مسائل مزاحمت وزش باد در کناره های ساختمان هاست. راه رفتن  کنار بعضی ساختمانهای بلند مشکل آفرین است.

برای رفع مشکل: در شهرهای آینده

1-   رابطه باد و آسایش

2-   تقویت مهارت و آگاهی در موردآیرودینامیک معماری

1-   جمع آوری اطلاعات اقلیمی

2-   تحلیل

ادامه نوشته

آب در معماری

شستشوی در آئین مزدیسنا

در آئین مزدیسنا نیز پاکی جسم و روان از اهمیت ویژه ای بر خوردار بوده است . بر اساس این تفکر و اندیشه وابستگی پاکی جسم و روان به یکدیگر از نعمات بزرگ شمرده می شده است .

به همین جهت برای دور نمودن آلودگی و گناه همواره شستشو می کردند و معابدی برای فرشته و پاسدار آب آناهیتا ترتیب داده بودند که اگر چه از تشریفات در آن مکان اطلاع کاملی نداریم ولی به احتمال قوی در ارتباط آب مراسم تطهیر انجام می گرفته است .

ناهید یا آناهیتا

ناهید که مقام ایزدی در آئین زرتشت دارد و نگهبان آب می باشد در نزد ایرانیان خاصه دوران ساسان مقامی بس ارجمند داشته و مورد ستایش بوده است . ناهید و آناهیتا به معنی پاکی و بی عیبی است و منظور از اردوی « سور آناهیتا » بنا به متن آبان یشت هم نگهبان آب و هم رودی مینوی و تصوری است که مظهر تمام آبهای روی زمین است .

ناهید یا آناهیتا اثری از خود در کتیبه های باقی مانده از دوران شاهان هخامنشی به جا نگذاشته است ولی پاره ای از مورخان وقایعی که از جهتی به ناهید مربوط می شود ذکر نموده اند . بنا به گفته مورخ کلدانی بروسوس که در قرن سوم قبل از میلاد مسیح می زیسته اردشیر دوم ستایش ناهید را در قلمرو حکومت خود معمول داشت .

معبد آناهیتا در بیشاپور

یکی از ساختمانهای مهم و شاخص دوره ساسانی بیشاپور موسوم به معبد آناهیتا دارای حجم مکعب شکلی است که نیمی از آن درون زمین قرار دارد وچرخش آب از مسیر های زیر زمینی به داخل مشهود است . آب پس از وارد شدن به حوضچه مربع شکل آن از مسیر دیگری خارج می شود اگر چه مراسم خاص مربوط به آن مشخص نیست ولی واضح است که آب در این بنا در درجه اول اهمیت قرار دارد .

این بنا مهمترین مدرک تاریخی در استفاده از آب درون یک ساختمان در شهر بیشاپور با وجود اینکه رودخانه شاپور در کنار شهر است .

آب انبار

نیاز به آب در سراسر راههای ایران و در اکثر شهرهای این سرزمین باعث ایجاد معماری آب انبار شد که هم آب را مدتی ذخیره کنند و بعضی از آب انبار هایی که در شهرهای خشک کم آب ساخته شده خود اثری بسیار زیبا و از لحاظ معماری شایان توجه است . سابقه ساخت آب انبار در ایران بسیار طولانی بوده و هنوز آب انبارهایی از قرن ۶و۷ هجری به جا مانده است. برای اینکه آب داخل آب انبار نگندد چند بار آهک ونمک داخل آن می ریختند بدین ترتیب روی آن لایه بسته شده و اگر پرده روی آن پاره می شد آب آن می گندید وغیر قابل استفاده می شد.

شیوه های مختلفی برای ساخت آب انبارها در نقاط مختلف ایران به کار می برند .

خزانه بعضی آب انبارها مثل آب انبار حاج آقا علی در کرمان خیلی بزرگ است به طوری که زیر کاروانسرای آن تماما خالی است . در آب انبار وزیریا میرزا مقیم ۴ بادگیر دارد و آب آن در تابستان بسیار خنک است . تمامی ساختمانهای وابسته به راه با آب با طراوت می شوند مثل ساباط ، رباط ، کاربات وکاروانسرا . ساباط ، که خود به معنای آسایشگاه و رباط به ساختمانهای کنار راه و به ویژه بیرون از شهر اطلاق می شود.

 

ادامه نوشته

معماری طبیعت : مثل سبز شدن از دل دانه


اولين خانه‌هايي كه آدم‌ها ساختند ساختمان‌هايي بودند در دل طبيعت.

ساختار آنها ساده بود. فرم‌هايشان شبيه به فرم‌هاي موجود در طبيعت و براي ساختشان از موادي طبيعي استفاده ‌شده بود.
ساكنان اين خانه‌ها هيچ‌وقت از طبيعت دور نبودند و آرامش و امتيازهاي ديگر زندگي در طبيعت را تجربه مي‌كردند. اما خانه‌هاي معمول امروزي با ساختمان‌هاي اوليه خيلي فرق مي‌كنند. ساختار آنها ويژگي‌هاي صنعتي دارند، از فضاهايي مكعب‌مستطيل‌‌شكل تشكيل شده‌اند و فرم كلي‌شان هم مكعب‌مستطيل است.
فرقي هم نمي‌كند كجا، در چه محيطي و با چه ويژگي‌هاي طبيعي و آب و هوايي ساخته‌شده باشند، همه‌شان تقريباً يك‌شكل‌اند. ساخت اين نوع خانه‌ها در قرن بيستم از زماني شروع شد كه پيشرفت‌هاي صنعتي روي همه جنبه‌هاي زندگي انسان‌ها تأثير گذاشت. ساكنان اين خانه‌ها از امكانات رفاهي خوبي برخوردار بودند و از زيبايي‌هاي خاص آنها هم لذت مي‌بردند.
اما باگذشت سال‌ها، معماران متوجه شدند كه آدم‌ها آن‌طور كه بايد در اين خانه‌ها احساس راحتي نمي‌كنند، انگار چيزي در آنها كم است، چيزي كه روح تازگي، طراوت وآرامش را به زندگي آنها مي‌آورد و هيچ چيز ديگري نمي‌تواند جاي آن را بگيرد. آن‌وقت شروع كردند به جست‌وجوي اين گم‌شده و درجريان اين جست‌و جو به اين نتيجه رسيدند كه آن چيزي كه به دنبالش مي‌گردند در حقيقت بخشي از وجود خود آدم‌هاست؛ بخشي كه فراموشش كرده‌اند، اما هيچ‌وقت هم نمي‌توانند از آن جدا شوند: طبيعت.
اما آدم‌ها چه‌طور مي‌توانستند دوباره به دل طبيعت برگردند، ‌بعد از اين همه تحولي كه در زندگي‌شان اتفاق افتاده بود؟ نمي‌توانستند، ولي مي‌توانستند طبيعت را به زندگي‌شان بياورند؛ مثلاً با گذاشتن چند گلدان گياه سبز در گوشه و كنار اتاق‌ها.
اما نه، اين كافي نبود. طبيعت بايد وارد ساختار خانه‌هاي آنها مي‌شد. براي همين معماران شيوه‌هايي از معماري را به‌وجود آوردند كه در آنها خانه‌ها جزئي از طبيعت‌‌اند و نه جدا از آن.
يكي از اين شيوه‌ها «معماري طبيعي» است كه در آن، ساختمان‌ها هماهنگ با طبيعت و ويژگي‌هاي آن ساخته مي‌شوند؛ فرم‌هايشان الهام گرفته از فرم‌هاي موجود در محيط طبيعي اطرافشان است و در ساختشان هم از موادي طبيعي استفاده مي‌شود كه در اين محيط‌ها وجود دارند. براي همين است كه وقتي به آثار اين شيوه معماري نگاه مي‌كنيم، به نظرمان جدا از محيطشان نمي‌آيند؛ انگار كه دانه‌اي مثل دانه‌هاي ديگر طبيعت، در زمين كاشته شده و اين ساختمان‌ها از دل اين دانه‌ها سبز شده‌اند. شايد به همين دليل هم هست كه اين آثار ظاهري شاعرانه دارند و متفاوت. هر كدام از آنها منحصر به فردند و به راحتي نمي‌توانيم شبيهشان را پيدا كنيم.

اينجا با نمونه‌هايي از اين نوع معماري آشنا مي‌شويم.

«فرانك لويد رايت» از اولين معماراني است كه در طرح‌هايشان به ويژگي‌هاي طبيعت توجه كرده اند. او براي ساختمان‌هايش مكان‌هايي را در ميان بيشه، نزديك آبشار يا صخره‌ها انتخاب مي‌كرد و در نتيجه ساختمان‌هايش به بخشي از طبيعت تبديل مي‌شدند. او معتقد بود ساختمان‌هاي ما جدا از محيطي نيستند كه در آن ساخته مي‌شوند و بايد با ويژگي‌هاي آن هماهنگ باشند.


«جيمز هابِل» اين ساختمان را كه روي كوه‌هاي «سان برناردينو» در جنوب كاليفرنيا قرار گرفته، با الهام از صخره‌هايي طراحي كرده است كه به‌طور طبيعي در اين منطقه شكل گرفته‌اند. ساخت اين ساختمان 10 سا ل طول كشيده.

«پاتريك بْلَنك» ديواره‌هاي ساختمان‌هايش را از گياهان سبز و رنگارنگ مي‌پوشاند. گياهان اين ديواره‌ها كه به آنها «جنگل‌هاي عمودي» مي‌گويند، زماني طولاني سرسبز باقي مي‌مانند، چون بلنك درباره شرايط آب و هوايي و نور هر كدام از ديوارها مطالعه و گياهان را متناسب با آن انتخاب مي‌كند.
بلنك براي اين كه بتواند خاك اين گياهان را روي ديوار‌ها نگه دارد، از يك شبكه فلزي، ورقه‌اي از جنس پي‌وي‌سي و يك لايه نمد استفاده مي‌كند. گياهان در اين لايه نمد ريشه‌ مي‌دهند و در نتيجه ديوار ساختمان را خراب نمي‌كنند. براي تغذيه اين گياهان، مايعي با غلظتي خاص از بالا روي نمد ريخته مي‌شود تا تمام سطح آن را پر كند.

استراحت‌گاهي در فرودگاه سيدني استراليا كه بلنك آن را طراحي كرده. كساني كه در اين فضا قرار مي‌گيرند به كلي فراموش مي‌كنند كه هر لحظه چند هواپيماي جت از بالاي سرشان مي‌گذرد و چيزي جز آرامش و طراوتي طبيعي احساس نمي‌كنند!


از نظر «كندريك بَنگزكِلاگ»، هنر معماري رابطه‌اي است عاشقانه با طبيعت. «خانه يِن» در «لاجولا» ي كاليفرنيا، اين احساس او را به خوبي نشان مي‌دهد.
كِلاگبراي ساخت اين خانه از سنگ‌هاي كوه‌هاي اطراف اين منطقه، چوب و شيشه استفاده كرده. پنجره‌هاي بزرگ خانه يِن هر روز منظره وسيعي از غروب آفتاب را وارد خانه مي‌كنند.

 

موزه گوگنهایم

آثار گری به طور کلی نتیجه یک روند طولانی طراحی است که با استفاده از اسکیسهای متعدد، مدلهای کامپیوتری و ماکتهای بزرگ حاصل شده است. اسکیسها و نمودارهای اولیه به مدلهای فیزیکی با مقیاسهای مختلف تبدیل و این مدلها در نهایت به ساخت ماکتهای کامل میانجامد.

 

 

 

نکته بسیار جالب در روند طراحی گری در استفاده از رایانه در این روند است. بر خلاف سایر معماران که از نرم افزارهای معمول دوبعدی و سه بعدی مانند CAD و ۳DsMAX برای کارهای خود استفاده می‌کنند گری از نرم‌افزار کاتیا که یک نرم‌افزار مربوط به طراحی جامدات است استفاده کرد. این نرم افزار بیشتر برای طراحی خودرو و هواپیما و محاسبات پیچیده بدنه‌های مختلف کاربرد دارد و هماهنگی بسیار عالی با سایر نرم افزارها دارد. کاتیا سطوح را تحلیل و بر اساس محدودیت سازه‌ای، کارکردی و اقتصادی پروژه آن را تصحیح می‌کرد. داده‌های عددی که به این ترتیب بدست میآمدند بار دیگر بر روی یک مدل پیاده می‌شدند تا حجمها کنترل شوند و در صورت لزوم تغییر کنند. این رفت وبرگشت بین مدلهای مطالعاتی و داده‌های دیجیتال بنیاد شکلی پروژه را به وجود میآورند. سپس از داده‌های کامپیوتر برای تهیه پلانهای ساخت موزه استفاده شد

 

بي شك مهمترين ساختمان‌هايي كه انگيزه‌ها و زمينه‌هاي لازم را براي توسعه معماري گردشگري ايجاد نموده موزه‌ي گوگنهام فرانك گري در بيلبائو اسپانيا است كه در سال ‌١٩٩٧ ساخته شد.

به جرات مي‌توان گفت تا پيش از اين هرگز ساختماني از چنين قدرت كيميايي كه يك شهر كوچك استاني در منطقه باسك اسپانيا را به بازيگر عمده‌ي جريان هنر و فرهنگ جهان تبديل كند برخوردار نبوده است.

طراحي موزه گوگنهايم بيلبائو همانند موزه‌ي گوگنهايم فرانك لويدرايت در نيويورك كه طرح آن مربوط به سال‌هاي پيش است يك رويداد فوق العاده و استثنايي در تاريخ معماري محسوب مي‌شود.

با بازديد بي سابقه تورهاي هنر و معماري از شهر و جمعيت زياد گردشگران كه تاثير شگرفي بر اقتصاد محلي داشته است همگي نشانگر موفقيت بيلبائو هستند.

البته بايد به اين نكته توجه داشت كه در موفقيت بيلبائو به عنوان پديده‌اي كه به شهرت جهاني دست يافته پوشش رسانه‌اي فراگير ساختمان گيرا و فتوژنيك (خوش عكس) موزه گوگنهايم و خالق سنت شكن آن نيز تاثير بسزايي داشته است.

موزه گوگنهايم علاوه بر اين كه موفقيت شگرفي در جذب فيزيكي مردم به اين نقطه داشته در جلب توجه جهانيان به يك مكان دور گمنام و متفاوت نيز بسيار موثر بوده اما اين توجه جهاني داراي يك جنبه منفي نيز است، چرا كه موزه گوگنهايم در بيلبائو به عنوان يك نماد شهري بارها از سوي جدايي طلبان باسك به بمبگذاري تهديد شده است.

موزه جنگ

فضاي داخلي پيشهاد شده اين موزه بر گرفته از شكل انحناي زمين است و چون اين طرح با اتفاقاتي كه در جهان مي افتد در ارتباط است موجب درك موقعيتي سريع و بي واسطه از موزه مي شود. رابطه اي كه ميان جريان بي وقفه موزه وچشم انداز بيروني آن برقرار است به وسيله نظام تسلسل 24 ساعته جهان تعديل يافته است. بعد فضا و زمان موزه باعث شناختي آسان از فضايي حاكي از تضاد شده و تنشي را ميان اين تضاد مشهود و زير بناي تاريخي آن نشان مي دهد. قفسه هاي بادبان مانند كه شگفت انيگزي با مناظر اطراف- كانال كشتي لوري سنتز و زمين توصيف جامع از آن مقتصدانه و داراي ساختاري بتني – فلزي، با حد غايي جاري شدن نور و هوا و به حداقل رساندن هزينه مي باشد. در حالي كه به راحتي مي توان در جزئيات سازماندهي كميت عظيم تاريخي قرن بيستم گم شد، موزه خود را در غالب يك تجربه ساخته شده فراموش نشدني در ذهن و خاطر بازديد كننده معرفي خواهد كرد. همچنين تلفيق شكوفايي فرهنگ با پوچي و ويرانگري جنگ و خسارت وارده از آن در ارتباط دائم است.

موزه یهود برلین

 

مي توان گفت موزه يهود ليبسكيند در وهله اول تلاشي است براي به ياد آوردن اذهان، موقعيت ها و نشانه هايي كه في نفسه ضد خاطره هستند . به همين دليل موزه يهود در خود حامل تناقضاتي حل ناشدني است. تناقض و تضادهايي به قدمت تاريخ دهشتناك بشري آنگونه كه آدورنو معتقد است همواره اين دهشت ملازم و همراه تمدن بوده، هست و خواهد بود، « نمی توان دهشت را برانداخت و تمدن را نگه داشت.» (آدورنو، تئودور و/ هورکهایمر ماکس،361:1384).

ادامه نوشته