شیوه اصفهانی

ضعف قدرت مرکزی تیموریان و وجود سلسله های گوناگون در گوشه و کنار کشور مثل « سلطان حسین بایقرا » در خراسان، « الوند میرزا آق قویونلو » در آذربایجان و « ابو الفتح بیک » در کرمان، سبب آماده شدن زمینه برای اسماعیل نواده دختری اوزن حسن در بین طوایف قزلباش شد و طبعا" نهضت صفوی که اصلشان ترک بود و در اثر تبلیغات صوفیه ، مذهب تشیع در میانشان نفوذ عمیقی پیدا کرده بود آغاز گردید.اهمیت سیاسی که قبایل مزبور در مدت فرمانروایی شاه اسماعیل موسس سلسله صفوی کسب کردند واکنشی بود در مقابل اهل تسنن که مذهب رسمی طبقه حاکم بود، واکنشی که مردم باختر ایران که همواره مترصد ابراز مقاومت در برابر نیروهای خارجی بودند به آسانی و با رغبت به آن گرویدند و تعصب ملی ایرانی این سلسله نیز با اینکه خودشان ترک بودند .... از اینجا سرچشمه گرفته بود. در هنگام آرامش در این دوره هنرمندان فرصتی برای کار و فعالیت یافتند و آثار درخشانی در رشته های مختلف هنر از خود به گذاشتند.نمونه هایی زیبا از مسجد، کاروانسرا ، کاخ ، پل و غیره را از این دوره در شهر اصفهان می توان مشاهده کرد . بعد از آنکه قدرت مرکزی صفویان از بین رفت ، کشور دچار وضعیتی بحرانی شد که منجر به قدرت رسیدن « نادر » شاه گردید. اقداماتی که نادر برای وحدت ایران و طرد کشور گشایان بیگانه در دوره اول حکومت و پیش از اعلام سلطنت خویش بعمل آورد باعث شد که وی مورد پشتیبانی مردم ایران قرار گیرد ولی بعدها سیاست کشور گشایی و جنگ های پی در پی بار سنگینی بود بر دوش مردم .... و از آنجایی که روابط و علایق اقتصادی و نژادی و ملی فیما بین بخش های مختلف دولت بزرگ نادرست بود و کشور وی مجموعه ای ناجور از قبایل و اقوام بود که فقط بر اثر کشور گشایی متحد شده بودند، خاندان او بعد از مدتی رو به زوال رفت و شرایط برای رشد و به ظهور رسیدن زندیان مهیا شد. کریم خان پس از سقوط آل بویه اولین ایرانی بود که در سراسر ایران حکومت می کرد. وی نشان داد که مدیر و حاکمی داهی و با استعداد و فعال می باشد ... دولت کریم خان زند کوشید صنایع و حرف را احیاء کند و کارگاه های بزرگ چینی سازی و شیشه سازی و غیره ایجاد کرد. وی صنعتگرانی را که نادر از هندوستان آورده بود به شیراز منتقل کرد. در عهد کریم خان زند میزان مالیات برای رعایا تقلیل یافت. وی فرامینی صادر کرد و دایره خودکامی و تجاوز مالکین را نسبت به روستائیان محدود ساخت. کریم خان در پایتخت خود شیراز، ابنیه تازه مثل: بازار، مسجد جامع، مسجد کاخ و غیره احداث نمود. بعد از مرگ کریم خان زند نزاع بین وابستگان وی و ایل قاجار منجر به قدرت رسیدن قاجاریان شد و در عهد قاجاریه بود که بعلت توسعه روابط ایران با کشورهای اروپائی و عقب ماندگی فرهنگی و تکنیکی ما نسبت به تمدن آنان، هنر ایران راه زوال و افول پیمود. معماری نیز مثل سایر رشته های هنری سیر نزولی و سیر انحطاطی را طی کرد.

ادامه نوشته

یگانه معمار هستی

خدا کسی است که آسمان ها و زمین و هر چه را که بین آن دو است،
  در شش روز بیافرید، 
  آن گاه به خلقت عرش پرداخت.
  هیچ یار و شفیعی برای شما غیر او نیست
  آیا متذکر نمی شوید؟
  امور (این عالم را) از آسمان تا زمین تدبیر می کند
  پس روزی که مقدارش هزار سال از سالهایی است که شما می شمرید، همه چیز به سوی او بالا می رود.
  این خدایی است دانای غیب و شهود و مقتدر و مهربان.

  آن خدایی که همه چیز را به بهترین وجه خلقت کرد
  و آدمیان را نخست از خاک آفرید.
  آن گاه خلقت نژاد نوع بشر را از آب بی قدر و نطفه بی حس مقرر گردانید
  سپس آن ( نطفه بی جان ) را نیکو بیاراست 
  و از روح خود در آن بدمید و.......
    
  سوره سجده
  آیه های9،8،7،6،5،4

  یگانه معمار هستی با دمیدن روح آفریننده خویش در کالبد انسان، او را جانشین خود بر روی زمین قرار داد.
  همانگونه که خداوند با دمیدن روح خود در جسم بی جان، آدمی را می آفریند، انسان نیز در مقام جانشین وی با دمیدن روح خلاقه خود در کالبد مواد خام و بی جان به آن ها زندگی می بخشد.
  و بدین سان هنر از انسان زاییده می شود.
آفرینش چشمه جوشان هنرهاست
 و آثار بزرگ هنری در پرتو نور آفرینش گری خالقان خود پا به عرصه وجود نهاده اند.

معماری پرش کیهانی

در  تبیین معماري پرش كيهاني يا معماري غير خطي معماران سبك ديكانستراكش كه از اوايل دهه نود ميلادي به سمت مكتب فولدينگ گرايش پيدا نمودند، بر اين نظريه نيز خود را پايبند نديدند. آن ها در روند شكل گيري موضوعات علمي وفلسفي جديدتر، حركت علمي فلسفي نوين در معماري كه از اواخر دهه 1970 با مبحث ديكانستراكشن شروع شد را ادامه دادند. در حال حاضر اين معماران به دنبال شكل كالبدي دادن از مفروضات و شناخت انسان از خود و محيط پيرامون خود مي باشند. آن ها معتقدند كه اين شناخت تنها از طريق علم و تكنولوژي و فلسفه صورت مي گيرد و معمار جهت حفظ حضور خود در ورطه تمدن امروز جهان، بايد با علم، تكنولوژي و فلسفه روز آشنايي كامل داشته باشد محيط مصنوع را با استفاده از موارد فوق به صورتي خلاق و هنري نشان دهد.

   لذا تحولاتي كه در فيزيك ذرات بنيادين، نجوم، ژنتيك، رياضي، تكامل، فضا و زمان در سنوات اخير رخ داده، موضوع مكتب معماري جديد قرار گرفته است. بر اساس فرضيات جديد در رياضي و فيزيك، عالم مكانيكي نيوتون ديگر نمي تواند شرايط امروز جهان را تبيين كند. اگر گاليله درچهار صد سال قبل اعلان نمود كه جهان با قوانين رياضي نگاشته شده است، اين نيز بر اساس قوانين جديد فيزيك قابل قبول نيست.

   آلبرت انيشتين در اوايل قرن اخير با معرفي نظريه نسبيت، جهان مكانيكي نيوتون را كه در آن فضا و زمان مطلق بود در هم شكست. بر اساس نظريه انيشتين، جهان ما از بي نهايت قاب هاي فضا- زمان كه به ناظر مشخصي بستگي دارد تشكيل شده است. لذا هر ناظري در قابي متفاوت از نظر مكاني و زماني قرار دارد. بدين معني كه هر ناظر و هر قابي نه تنها دريك ساعت متفاوت بلكه در يك نقشه متفاوت قرار دارد.

   در سال 1927، ورنر هايزنبرگ (Werner Heisenberg) فيزيكدان الماني، اصل عدم قطعيت را در فيزيك كوانتوم مطرح نمود. بر اساس اين اصل، امكان مشخص نمودن همزمان مكان و سرعت يك ذره بنيادين – مانند الكترون- وجود ندارد. «لذا نمي توان اجسام را داراي مكان مشخص در فضا و زمان فرض نمود. آن ها غير خطي، نامشخص و متقابلاً درگير يكديگر هستند و مانند يك موجود زيستي تطور پيدا مي كنند.»

ادامه نوشته

شیوه آذری

این شیوه از زمان ایلخانان مغول، شروع شده و تا زمان صفویه ادامه می یابد.

اما لازم است بدانید که شیوه رازی بهترین و متنوع ترین شیوه معماری اسلامی ایران است که بعدها مثل آن بوجود نیامد. با ورود مغول ها از خراسان که با ویرانگری بنیادی همراه بود، بسیاری از شهرها و آثار و بناهای بسیار با ارزش ایران تخریب و ویران شدند. برای اینکه بدانید حمله مغول ها چه بر سر ایران آورد، کافی است سفری به سنگان و زوزن ( سر راه سمنان به مشهد ) داشته باشید. این مناطق از مکان هایی است که در مسیر حمله مغول ها واقع نشده اند و تا حد زیادی بناهای آن ها سالم مانده است. در این مناطق شیوه رازی به حد اعلای اوج و شکوه خود رسیده بود. سنگان بالا دو مسجد دارد که بسیار قابل تحسین است. برای اوج هنر و زیبایی آن همین کافی است که مشاهده می کنید در قسمت هایی از این مسجد با گل توربافی کرده اند و نقاط ظریف بسیار دیگر.

پس از حمله مغول و ویرانی های بسیار، هنر معماری ایران دچار رکود و سکون شد و آن همه تنوع و تزئین و هنرنمایی معماران در احداث گنبدها و ایوان های گوناگون خاموش شد تا آنکه جانشینان چنگیز که خود مفتون این زیبایی ها شده بودند، اسلام را پذیرفتند و به تدریج معماران گریخته و پراکنده که هنوز حیات داشتند جمع شدند و بناهای اسلامی کم کم جان تازه ای یافتند اما نه مانند قبل.

گنبد علویان

این بنا شیوه ای رازی و آذری دارد و در مرکز شهر همدان قرار گرفته است با نقشه مربع شکل.

ادامه نوشته

استفاده ازفرم در معماری

تعريف فرم

                  

1- مفهوم فرم در هنر

اصطلاح فرم در طول تاريخ متناسب با نوع نگرش فيلسوفان ، به طرف گوناگون تبيين شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر ، ريشه مفهوم فرم در يک اصطلاح قديمي و مطرود فلسفه جستجو مي شود. اصطلاح يوناني Eidos داراي مفهوم نماي يک چيز و به معني آنچه که چيزي را بدان تشخيص مي دهيم، مي باشد؛ آنچه که به طور معمول شکل محسو س شخصيت يک شي را به واسطه نماي ديداري شي شامل مي شود. معني وسيع تر آن در بسط شخصيت و هويت ذاتي يک چيز نه صرفاً وجه ديداري آن – ادامه مي يابد. که اين به عنوان نوع و گونه اشياء شناخته مي شود. يک شي به اعتبار فرم ( Eidos ) خود (طي احساس بصري اوليه تشخيص تا درک مجرد جوهر ) تشخيص داده شده و شناخته مي شود و براي ما به عنوان يک موجوديت ممتاز آشکار مي گردد.

افلاطون ( يا پلاتونيوس ، فيلسوف يونان باستان ) اولين کسي بود که اصطلاح ايدوس ( Eidos ) را در فلسفه تبيين نمود . وي در مقالات تيميوس ( Timeaus ) الگوهاي فرمي ابدي ( صور مثالي ) را مطرح نمود. طبق عقيده وي کل موجوديت مشخص ماده بر اساس آن الگوها فرم جهان را پديد آورده است. وي فرم را واقعيت وجودي ابدي ، که يک شي را آنچه که هست مي سازد. تعريف نمود . در نظر افلاطون ، فرم مقابل ماده بود. وي معتقد بود : فرم هاي ابدي اگر چه هويدا نباشد ولي واقعيتي برتر از اشياء مادي هستند . فرم ابدي در واقع جوهر تغيير ناپذيري بود که تنها مي توانست به وسيله چيزهاي مادي و محسوس دريافت و يا تقليد شود.

ادامه نوشته

خاک درمعماری

معماری هنری است که سعی دارد تلاش آدمی را به بالا سوق دهد و از این رو مقدس است. بشر برای ساخت خانه، معبد و یا هر بنای دیگری از زمین شروع می‌کند و به سمت آسمان پیش می‌رود. از زمین به آسمان رسیدن، به معنای قدسی شدن و همنشین با خدایان بودن است. هر بنایی که بشر می‌سازد یادآور کوه نیز هست، که رابطی است میان زمین و آسمان. کوهی که جایگاه خدایان بوده و ناجی نسل بشر در اسطوره طوفان نوح.

بشر برای ساخت اولین بناها و یا بهتر است بگوییم اولین خانه‌ها از در دسترس‌ترین مصالح بهره برد. از آب و خاک. دو عنصر مقدس از چهار عنصر اولیه با هم آمیخته شدند تا بعدها نیز آتش و هوا در کار داخل شوند و مسکن و معبد آدمی شکل بگیرد.

بنابراین گزاف نیست اگر پیوند آدمی با معماری را، میراث کهن انسان با چهار عنصر اولیه طبیعت بدانیم. از این میان هرچند که نقش خاک پر رنگ‌تر می‌نماید، اما وجود آب، همان عنصری که همواره به سویش بر‌می‌گردیم، مثل همیشه لطافت را در این هنر به ارمغان می‌آورد.

اگر که خانه مکانی است برای پناه گرفتن و آرامش یافتن، تماس این خانه با آب همواره آرزوی امکان حیاتی تازه را به همراه خواهد داشت و تخیل انسان را به شکلی ماورایی تسخیر می‌کند.

از دیرباز نقش آب در معماری در اقلیم‌ها و فرهنگ‌های مختلف نمادی بارز داشته است. “درک مفهوم آب در معماری یا همان معماری آب، به درک قوانین فیزیکی آب، احساسات ما در مقابل کنش و واکنش آب، و مهم‌تر از همه، نقش و تمثیل و ارتباط با زندگی انسان‌ها بستگی داد.”

ادامه نوشته

معماری خاک

معماری خاک
معماری خاک
آنچه درپیش روست تاریخ معماری مدرن نیست ، بلکه نگره ای نظریه پردازانه است و تلاشی را برای توصیف اینکه معماری مدرن درباره چیست به دست می دهد . آنچه ممکن است تا حدی متظاهرانه به نظر رسد ، ولی باید اذهان داشت که کژ فهمی ها و سوء تعابیری که در کار است که این گونه روشنگری ها را به چیزی ضروری بدل می سازد . محض رعایت بی طرفی باید آنچه را که جنبش مدرن واقعا خواهان آن بود یادآوری کرد و آنچه را هم که در عمل به آن رسید خاطر نشان ساخت . امروزه برخی از نویسندگانی که به این موضوع می پردازند ، حتی مدعی اند که جنبش مدرن حکم نوعی " کلاف سردرگم" را دارد ، آنان اظهار می دارند که معماران مدرن در عالم واقع "ایدئولوژی" مشترکی نداشتند و به طریق اولی معماری مدرن نمی توانست اصولا وجود داشته باشد . جنبش مدرن بی تردید مبنا و جهت گیری خاص خود را داشته است ، و تنها آن دم که این به درستی درک گردد ، امکان رسیدن به ارزیابی منصفانه ای از پیامدهای آن ، و از جمله کوشش های پسا مدرن اخیر ، فراهم می آید . به این طریق می توان به نقطه عزیمتی برای جست و جو و پیگیری معماری ای دموکراتیک در عصری که در آن به سر می بریم ، دست یافت .
رویکرد اتخاذ شده رویکردی است عینی و پدیدار شناختی . از طریق نوشتن "پیرامون" معماری ، و یا اولویت اصلی را به مسائل اجتماعی و سیاسی دادن ، چیزی حاصل نمی آید .معماری را باید با مناسبات خود معماری درک کرد . البته این بدین معنی نیست که معماری را رشته ای "مجزا و خود مختار" برشمریم . معماری به مثابه نوعی هنر ، به زندگی تعلق دارد . هدف آن نیز عبارت است از فراهم آوردن مکان هایی که زندگی بتواند در آن "به وقوع پیوندد" . مکان مجموعه ای از منابع یا احیانا ظرفی خنثی و بی طرف نیست ، بلکه در واقع محیطی است عینی و ملموس که نوعی نظم و منش و ویژگی در خود دارد . بدین ترتیب چنانچه در سویی راجع به زندگی سخن رانده شود ، و در سوی دیگر از مکان ، چنین چیزی بی معناست . "طراحی برای زندگی" به واقع شعاری بود که برای بیان هدف کلی جنبش مدرن به کار می رفت .
تفصیل این امر ، با توصیفی از جهان نو و نیاز انسان برای جهت گیری و تعیین هویت در آن ، آغاز می گردد . معماری به طور کلی این نیاز را از طریق سازماندهی فضایی و بیان صوری ، برآورده می سازد . اهمیت بنیادین این مفاهیم ، مدت ها پیش تشخیص داده شد لیکن تا امروز هیچ گاه بحث شایسته و درخوری در مورد آن صورت نپذیرفت .
واژه "ریشه ها" در این مقاله اشاره به ساختارهای ماندگار ( و نه زود گذر ) و الگویی ، و همچنین تجارب و یافته های دوره های تاریخی مربوط به آنها دارد . در برهه کنونی که ابعاد تاریخی معماری مجددا نقشی عمده یافته اند ، مشخصا مباحثی از این دست اهمیت می یابند . برای ممکن ساختن طرح این گونه مباحث ، در هر فصل بخش هایی نظری با ماهیتی کلی گنجانده شده است . شیوه عرضه این گونه مباحث ، گاهشمارانه یا زمانبندی شده نیست بلکه بر حسب مسائلی که جنبش مدرن را متاثر می ساخت ، سازماندهی شده است و به دنبال آن ، مسیر تکوینی که گیدیون آن را "سنت جدید" می نامید درج گردیده است . با این حال نوعی گاهشماری و یا زمانبندی نیز تلویحا به چشم می خورد که با عناوینی همچون "پیش از مدرن "،"مدرن"و"پسامدرن" نشان داده شده است .
کالبد طبیعی انسان از خاک است و طبیعت و سرشت وی برخواسته از خاک است و دوباره به خاک برمی گردد. کالبد معماری خاک نیز مانند کالبد انسان از خاک برخواسته و دوباره به خاک برمی گردد. این تجانس باعث سازگاری معماری خاک با سرشت آدمی شده است. کالبدها محل پرورش و اسباب پرورش نفس است و نفوس انسان ها نیز در کالبد طبیعی خود رشد یافته و متعالی می شوند.
طبیعت رحم پرورش برای انسان است و معماری نیز به عنوان بخشی از این طبیعت به هم وابسته و پیوسته ، به تناسب خود محل رشد و تعالی و پرورش انسان است. سازگاری بین سرشت آدمی و طبیعت بکر دستمایه تهیه این مقاله است . در این مقاله سعی در تبیین این موضوع از دیدگاه سنتی است .
تاثیر نامناسب بر طبیعت سابقه چندانی ندارد و این اخلالگری یک پدیده نسبتا تازه است که به دو عامل مهم مربوط می شود، یکی افزایش جمعیت انسان و دیگری تسلط جمعیت انسان بر طبیعت.
در مجادله زیست محیطی جاری در جهان هیچ چیز خطرناکتر از نگاه صرفا علمی به انسان نیست، نگاهی که ارتباط بشر را با ریشه های معنوی وی قطع می کند و وجود یک طبیعت تقدس زدایی شده را مسلم می کند.
باید زمینه ای فراهم ساخت تا انسان بتواند در یک محیط پاک و منزه به تلاشی معنوی مادی خود برای استمرار زندگی و بقای طبیعت حرکت کند چرا که بدون امنیت زیست محیطی جهانی، نمی توان امنیت ملی و حتی اجتماعی را تضمین نمود.
بیش از سه دهه است که رابطه انسان با جهان طبیعی به دلیل رخ دادن طیف وسیعی از بحران های محیطی، در مقوله های خاص و گاه تخریب محیط زیست را در زمین فراهم می سازد. انسان معنوی، همیشه طبیعت را چون وسیله بهتر شناختن آفریدگار کاویده است، شکل ها و فضاهای طبیعت از آنجا که آفریده ها و نمادهایی خدایی هستند، از هر آنچه آدمی خلق می کند ازلی تر و جامع ترند.
دنیای امروز، جهان سکولار ، جهانی غیر دینی و بی معناست که پدیدآمدن دوگانگی در شخصیت انسان معنوی را باعث می شود، معمار با رمز و نه هرگز به کلامی صریح سه چیز اصلی را به یکدیگر پیوند می دهد. ( آدمی – فضای معنوی – فضای کالبدی ) مهمترین مفهوم برای معماران این است که محیط مصنوع را با توجه به افزایش کیفیت زندگی و مرتفع ساختن نیازهای آیندگان بسازیم.
در این مقاله و پروژه سعی شده است علاوه بر نگاه علمی ، از منظر دین و معنویت نیز به انسان و طبیعت پرداخته و راهگشای رجعت دوباره انسان به خود و خدای خود باشد.

و در پایان :
حقیقتاُ تفکر درباره جامعه معماری حتی برای خودش هم کمی ناشناخته است چه برسدبه دیگران. درست است که از یک دوره به بعد معماری ما تاثیر گرفته از معماری غرب شد و دچار یک نوع عدم هویت‌؛ اما واژه معمار همواره و در طول تاریخ به انسانها اطلاق می شده و نه جمادات بی روحی که حتی کوچکترین نشانه هایی از عکس العمل در وجودشان به چشم نمی خورد...اما انگار معمار و معماری -هر دو -در جامعه ما تبدیل به الفاظی بی هویت شده اند که تنها از دریچه ترجمه دیگران معنا دار میشوند.این ماجرا آنقدر آگاهانه به سخره گرفته شده که خودمان هم باور کرده ایم معمار یک هنرمند با افکاری مبهم است که تراوشات پرمعنایش از فرط انباشتگی هنری برای دیگران بی معنا به نظر می رسد و اصولا رسالت یک هنرمند معمار نمونه ترجمه محض است از آنچه تاکنون به آن نیاندیشیده و هر آنچه از دنیای دیگران بی هنر دورتر باشد .
معماری دیروز ایران ارزشمند بود و سربلند، خاک را شرافت می بخشید و انسان را کرامت. "کارایی" و "پایایی" و "زیبایی" را پشت سر گذاشته بود و به "والایی" می اندیشید.
ترجمان آیات الهی بود و وحدت و عزت و معرفت و حکمت را در آجر و خشت و سنگ تجلی می داد.
معماری دیروز ایران "معماری" بود.
معماری امروز ایران چند است و چون است؟
معماری امروز ایران خاک را قیمت می بخشد و انسان را ثروت.
معماری امروز ایران را در رابطه با چهار مولفه کارائی، پایایی، زیبایی و والایی تحلیل و نقد می نماییم:

ادامه نوشته

خانه های کاشتنی

خانه های کاشتنی!

چند وقت پیش در سایت TED ایده ای توسط یک معمار مطرح شده بود ، مبنی بر اینکه میتوان خانه هایی ساخت که قابل رشد باشند. در نگاه اول به نظر می رسد شاید بازمنظور از این حرف کار هایی باشد که معمارانی مانند رم کولهاس در کارهای خود انجام می دادند؛ ترکیب یک بنا با تکنولوژی غیر معمول به کار رفته در آن – برای مثال، پروژه ی House Life از این معمار – ، ولی واقعا” موضوع خیلی خیلی جالب تر از این حرف ها بود. Mitchell Joachim، معماری است که این ایده را مطرح می کند، ایده ای که growing homes نام گذاری شده و وقتی وی از رشد خانه ها حرف می زند، منظورش دقیقا” رشد گیاه مانند است. راهی که وی توضیح می دهد، به نوعی ترکیب معماری و زیست شناسی است. با کمی جست و جو در اینترنت حتی می توان ابعاد تازه تری از این کارش راپیدا کرد. در ادامه وی از اوج کار استودیوی خود می گوید: مقطع دیواری که با استفاده از تغییرات در سلول خوک به دست آورده، دیواری که عایق هایش چربی ها و پرده هایش مژه های طبیعی است! کمی منزجر کننده، ولی بی نهایت جالب! سال هاست که بحث انرژی و معماری سبز بر سر زبان هاست و کشور هایی که واقعا” این نیاز را حس کرده اند، به طور جدی مشغول کار بر روی این نوع از معماری هستند. برای مثال شاید نصفی از مسابقات معماری که برای دانشجویان و شرکت های معماری به صورت جهانی ارائه می شود در باره طراحی خانه های سبز است – که پر واضح است ما در این موضوع کاملا” عقب افتاده ایم – ، ولی ایده ای که این معمار مطرح کرده شاید انقلابی در این نوع معماری محسوب شود.                                            خانه ای کاشتنی

خانه های کاشتنی

 

معماری پست مدرن

ساختمان مركزي AT&T در نيويورك كه يكي از مشهورترين كارهاي مكتب پست مدرن است، با نماي سنگي و مشخصه عمده اش، سقف سنتوري شكسته، بواقع گفتمان معماري معاصر را، با همان ميزان تاثيرگذاري كه سبك بين المللي 50 سال قبل داشت، تغيير داد. در اين طرح، كاربرد خشن و خودنمايانه مصالحي كه واقعيت هاي كاركردي يا ساختاري ساختمان را منعكس نمي كرد و نيز تركيب عناصر طراحي صرفا به خاطر ارزش زيبايي شناسي شان، عملي بر خلاف انگاره ها و اصول سبك بين المللي بود.

 عکس ساختمان AT&T

ساختمان AT&T كه در حال حاضر متعلق به شركت سوني است، نقطه عطفي در معماري معاصر محسوب مي شود، چرا كه نخستين ساختمان مهم ساخته شده بود كه كاربرد سبك هاي تاريخي را، گرايش طراحي رايج در طول تاريخ كه در دوران اقتدار سبك بين المللي به شدت مهجور مانده بود و توسط اهالي حرفه به سخره گرفته مي شد، احيا كرد. اين ساختمان اگرچه مباحث بسياري را برانگيخت، اما موجبات رهايي معماران از سختگيري هاي مدرنيسم را فراهم آورد و ساير معماران نيز جرات پيدا كردند تا سبك هاي جديدي را مورد تجربه و آزمايش قرار دهند. اين اثر در كارنامه معمار فقيد (فيليپ جانسون) هرگز فراموش نخواهد شد....

ادامه نوشته

آب ، باد ، خاک ، آتش

خانه های گلتافتن

هر كسي كا و دور ماند از اصل خويش                    باز جويد روزگار وصل خويش

دوباره انسان مدرن پس از سالها دويدن و به جلو رفتن در معماري و استفاده از انواع و اقسام مصالح گوناگون صنعتي به معماری اصیل كه همان معماري عناصر چهار گانه طبيعت است در حال بازگشتن است و اين بار بناهاي خاكي معاصر چه از نظر زيبايي شناختي و چه از نظر اقتصادي کامل می باشد به طوري كه حتي شركتهايي كه با تكنيك هاي صحيح معماري و طراحي خاكي آشنايي ندارندازنظرزیبایی شناختی  سعي مي كنند كه يك خانه معمولي بتني را طوري بسازند كه شبيه يك معماري خاكي بنظر برسد .

خاك يكي از با صرفه ترين مصالح در جهان مي باشد تقريبا 33% از جمعيت جهان بسته به ميزان در دسترس بودن خاك و قابليت استفاده از آن در خانه هاي گلي زندگي مي كنند . از خاك به 3 روش استفاده مي شود.

 اول: در تهيه مصالح ساختماني مثل آجر و بلوكهاي سيماني

 دوم: پاشيدن خاك به داخل قالب و بر هم فشردن آن و تبديل شدن به ديوار هاي يكپارچه قوي عمليات پرس در مراحل مختلف معروف به lhft

روش سوم: استفاده از خاك در تركيب با مواد ديگر مثل تركه هاي چوبي و اندود هاي متناوب

معماري خاكي با روش اجراي سنتي داراي لبه هاي نرم و ديواره هاي ضخيم است كه در تقابل با گرايشهاي معماري معاصر قرار مي گيرد كه به دنبال فضاي يك گروه توده كمتري است.

ادامه نوشته